با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

(be) Incumbent On (or Upon)

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

collocation
بایسته بودن، بایستن، ایجاب کردن، (برکسی) فرض بودن، وظیفه داشتن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت (be) incumbent on (or upon)

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «(be) incumbent on (or upon)» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/(be) incumbent on (or upon)

لغات نزدیک (be) incumbent on (or upon)

پیشنهاد بهبود معانی