آبمیوه گرفتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آب میوه را گرفتن

فونتیک فارسی

aabmive gereftan
فعل متعدی
to juice, to extract fruit juice, to ream

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- او از پرتقال‌ها برای صبحانه آبمیوه گرفت.

- She juiced the oranges for the morning breakfast.

- او از لیموها برای درست کردن یک نوشیدنی تابستانی طراوت‌بخش آبمیوه گرفت.

- He juiced the lemons to make a refreshing summer drink.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آبمیوه گرفتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آبمیوه گرفتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آبمیوه گرفتن

لغات نزدیک آبمیوه گرفتن

پیشنهاد بهبود معانی