امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

آشنایی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آشنا بودن، دوستی

فونتیک فارسی

aash[e]naay(')i
اسم
acquaintance, familiarity, fellowship, friendship, familiarization, acquaintanceship, encounter, intimacy

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- آشنایی کامل با آثار فردوسی

- a thorough acquaintance with the works of Ferdowsi

- آشنایی او با وزیر کاملاً تصادفی بود.

- His familiarity of the minister was quite adventitious.

- او با این موضوع فقط آشنایی سطحی دارد.

- He has only a passing acquaintance with the subject.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آشنایی

  1. مترادف:
    دوستی موانست مودت
    متضاد:
    بیگانگی غربت
  1. مترادف:
    خویشاوندی قرابت
  1. مترادف:
    آگاهی شناخت شناسایی معارفه

ارجاع به لغت آشنایی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آشنایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آشنایی

لغات نزدیک آشنایی

پیشنهاد بهبود معانی