اتحاد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

یگانگی، ائتلاف

فونتیک فارسی

ettehaad
اسم
union, alliance, unity, alignment, cohesion, coalescence

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- اتحاد و یکپارچگی حزب فقط ظاهری بود.

- The unity of the party was a mere facade.

- اتحاد نوین ملت‌های اروپایی

- a new alignment of European nations

- اتحاد احزاب سوسیالیست و کمونیست

- the alliance of the socialist and the communist parties
(ریاضی) مجموع

فونتیک فارسی

ettehaad
اسم
union

- اتحاد یک خانواده از مجموعه‌ها

- the union of a family of sets

- اتحاد در ریاضیات

- union in mathematics
موقت
coalition
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اتحاد

ارجاع به لغت اتحاد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اتحاد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اتحاد

پیشنهاد بهبود معانی