احوال پرسی کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

احوال کسی را پرسیدن

فونتیک فارسی

ahvaalporsi kardan
فعل لازم
to ask about one's health or situations or circumstances, to greet

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- من همیشه با همسایه‌هایم با لبخند احوال‌پرسی می‌کنم.

- I always greet my neighbors with a smile.

- برای ساختن یک محیط کاری مثبت مهم است که صبح‌ها با همکارانت احوال‌پرسی کنی.

- It is important to greet your colleagues in the morning to create a positive work environment.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت احوال پرسی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «احوال پرسی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/احوال پرسی کردن

لغات نزدیک احوال پرسی کردن

پیشنهاد بهبود معانی