امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ادبیات به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

علوم ادبی، آثار ادبی، فرهنگ

فونتیک فارسی

adabiyyaat
اسم
literature, literary works, letters, belles-letters

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- رشته‌ی تخصصی او ادبیات انگلیسی است.

- His area of specialization is English Literature.

- او به موسیقی علاقه دارد، من به ادبیات.

- His bag is music, mine is literature.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ادبیات

  1. مترادف:
    ادب داستان رمان شعر فرهنگ

ارجاع به لغت ادبیات

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ادبیات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ادبیات

لغات نزدیک ادبیات

پیشنهاد بهبود معانی