اقلیم به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
سرزمین
فونتیک فارسی
eghlim
اسم
region, territory, realm, zone, climate, continent, climes
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- بخش عمده‌ی این اقلیم زیر پوششی از یخ مدفون است.
- The great mass of the continent is buried under an ice cap.
- در سرتاسر آن اقلیم حتی یک درخت هم وجود ندارد.
- Not even a single tree exists in that entire region.
آب‌وهوا
فونتیک فارسی
eghlim
اسم
climate, weather
- موضوع تغییر اقلیم در حال حاضر در کنفرانس بین‌المللی مورد بحث است.
- The topic of climate change is currently under discussion at the international conference.
- اقلیم یخبندان
- frost climate
مترادف و متضاد اقلیم
- هوا
- بوم‌وبر، حوزه، زمین، سرزمین، کشور، مرزوبوم، مملکت، ولایت
ارجاع به لغت اقلیم
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «اقلیم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اقلیم
لغات نزدیک اقلیم
- - اقلیدس
- - اقلیدسی
- - اقلیم
- - اقلیم آمریکای جنوبی
- - اقلیمشناسی