امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

اندام به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

andaam
limb, organ, body, figure

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اندام

  1. مترادف:
    بدنه پیکر تن تنه جثه جسم قامت قد کالبد هیکل
  1. مترادف:
    آلت جوارح عضو
  1. مترادف:
    ارگانیسم

ارجاع به لغت اندام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اندام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اندام

لغات نزدیک اندام

پیشنهاد بهبود معانی