با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

باتری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: باطری

معنی و نمونه‌جمله‌ها

قوه

فونتیک فارسی

baatri
اسم
battery, cell

- باتری خالی

- a dead battery

- باتری شارژشده

- a charged battery

- باتری گوشی من در حال تمام شدن است.

- The battery in my phone is about to run out.

- کشو پر از باتری، خودکار و خرت‌وپرت‌های دیگر بود.

- The drawer was filled with batteries, pens, and other etceteras.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باتری

ارجاع به لغت باتری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باتری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/باتری

لغات نزدیک باتری

پیشنهاد بهبود معانی