امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بارآور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

میوه‌دهنده

فونتیک فارسی

baaraavar
صفت
fruit-bearing, bearing, bountiful, breeder, productive

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- او گیاهان بارآور را به‌دلیل زیبایی و نعمت آن‌ها ترجیح می‌دهد.

- She prefers fruit-bearing plants for their beauty and bounty.

- این کشاورز در کشت محصولات بارآور برای بازارهای محلی تخصص دارد.

- The farmer specializes in cultivating fruit-bearing crops for local markets.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بارآور

  1. مترادف:
    بارور ثمردار مثمر میوه‌دار میوه‌دهنده
    متضاد:
    بی‌بر سترون عقیم
  1. مترادف:
    آبستن باردار حامله

ارجاع به لغت بارآور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بارآور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بارآور

لغات نزدیک بارآور

پیشنهاد بهبود معانی