امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بازدارنده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

baazdaarande
deterrent, hindrance, preventive, inhibition, obstructive, prohibitive, rub

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بازدارنده

  1. مترادف:
    جلوگیر عایق مانع محذور جلوگیری‌کننده

ارجاع به لغت بازدارنده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازدارنده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بازدارنده

لغات نزدیک بازدارنده

پیشنهاد بهبود معانی