امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بازرگانی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

داد و ستد، تجارت

فونتیک فارسی

baazargaani
اسم
trade, commerce, merchant, transaction, enterprise, commercial, mercantile

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- بازرگانی خارجی

- overseas trade

- بازرگانی بین‌المللی

- international trade
وابسته به تجارت

فونتیک فارسی

baazagaani
صفت
commercial, trade, business, mercantile

- فعالیت‌های گسترده‌ی بازرگانی

- large-scale business operations

- او برای یک مؤسسه‌ی بزرگ بازرگانی کار می‌کند.

- He works for a large commercial corporation.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بازرگانی

  1. مترادف:
    تجارت
  1. مترادف:
    دادوستد سوداگری معامله

ارجاع به لغت بازرگانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازرگانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بازرگانی

لغات نزدیک بازرگانی

پیشنهاد بهبود معانی