با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

باور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اعتقاد، عقیده

فونتیک فارسی

baavar
اسم
belief, trust, credence, opinion, conviction, idea, creed, faith, persuasion

- او هنوز بر این باور است که شوهرش بالأخره با او آشتی خواهد کرد.

- She still clings to the idea that her husband will finally make up with her.

- باور تقویت‌شده

- a reinforced belief

- زهرا به او با نگاهی آمیخته از باور و تردید نگاه کرد.

- Zahra looked at him with a mixture of belief and suspicion.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باور

ارجاع به لغت باور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/باور

لغات نزدیک باور

پیشنهاد بهبود معانی