امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بدعهدی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

bad'ahdi
اسم
disloyalty, infidelity, unfaithfulness, breach of one's promise

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بدعهدی

  1. مترادف:
    پیمان‌شکنی پیمان‌گسلی سست‌عهدی سست‌پیمانی عهدشکنی بی‌وفایی
    متضاد:
    خوش‌عهدی

ارجاع به لغت بدعهدی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بدعهدی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بدعهدی

لغات نزدیک بدعهدی

پیشنهاد بهبود معانی