امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بزرگ کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
to enlarge, to bring up, to magnify

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بزرگ کردن

  1. مترادف:
    بارآوردن پرورش دادن پروراندن
  1. مترادف:
    تربیت کردن
  1. مترادف:
    تروخشک کردن مراقبت کردن
  1. مترادف:
    آگراندیسمان کردن مبالغه کردن مهم جلوه دادن اغراق کردن

ارجاع به لغت بزرگ کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بزرگ کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بزرگ کردن

لغات نزدیک بزرگ کردن

پیشنهاد بهبود معانی