امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بقایا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

baghaayaa
remains, arrears, dues

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بقایا

  1. مترادف:
    باقیمانده بقیه‌ها ته‌مانده
  1. مترادف:
    تفاله درد رسوب
  1. مترادف:
    نخاله
  1. مترادف:
    آثار رگه‌ها
  1. مترادف:
    بازماندگان

ارجاع به لغت بقایا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بقایا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بقایا

لغات نزدیک بقایا

پیشنهاد بهبود معانی