امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بیگانه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

غریبه

فونتیک فارسی

bigaane
صفت
alien, foreign, tramontane, exotic, outlandish, overseas, ultramarine, strange

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- نمایندگان نیروهای بیگانه

- agents of foreign powers

- رسوم محلی در برابر رسوم بیگانه

- local customs as opposed to exotic customs

- عرضه‌ی کامپیوتر در بازارهای بیگانه کار آسانی نبود.

- The introduction of computers into foreign markets was not easy.
شخص خارجی

فونتیک فارسی

bigaane
اسم
stranger, foreigner, outlander, outsider

- بیگانه در کنج اتاق ایستاد.

- The stranger stood in the corner of the room.

- بیگانه قادر به برقراری ارتباط به زبان محلی نبود.

- The foreigner was unable to communicate in the local language.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بیگانه

  1. مترادف:
    اجنبی خارجی غریب غریبه غیر متنکر ناآشنا ناشناس نامحرم
    متضاد:
    آشنا خودی محرم

ارجاع به لغت بیگانه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بیگانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بیگانه

لغات نزدیک بیگانه

پیشنهاد بهبود معانی