امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تجلی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

tajalli
manifestation, appearing with glory or brightness, transfiguration

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تجلی

  1. مترادف:
    بروز پیدایی جلوه جلوه‌گری ظهور نمود
  1. مترادف:
    تابش روشنی فروزش
  1. مترادف:
    آشکار شدن جلوه کردن ظاهر شدن
  1. مترادف:
    روشن شدن
  1. مترادف:
    جلوه‌گر شدن آشکار شدن مشهود گردیدن به جلوه درآمدن

ارجاع به لغت تجلی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تجلی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تجلی

لغات نزدیک تجلی

پیشنهاد بهبود معانی