امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تختخواب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بستر

فونتیک فارسی

takhtekhaab
اسم
bed, bedstead

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

- هما یک تختخواب نو خرید.

- Homa bought a new bed.

- تختخواب نرم و راحت

- a feathery bed
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تختخواب

  1. مترادف:
    بستر تخت رختخواب

ارجاع به لغت تختخواب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تختخواب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تختخواب

لغات نزدیک تختخواب

پیشنهاد بهبود معانی