با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

تدبیر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

تمهید، چاره‌اندیشی

فونتیک فارسی

tadbir
اسم
tact, tactfulness, discernment, judiciousness, perceptiveness, savior-faire, astuteness, prudence, foresightedness, acumen, foresight

- تدبیر دولت برای پیکار با بی‌سوادی

- a government scheme for fighting illiteracy

- تدبیر او موجب نجات جان همه‌ی ما شد.

- Her foresight saved the lives of all of us.
سیاست، خط مشی

فونتیک فارسی

tadbir
اسم
policy, stratagem, strategy, course of action, diplomacy, plan of action, measure, scheme, plan, tactics

- برای اینکه باعث رنجش کارگران نشویم باید عقل و تدبیر به کار بریم.

- To avoid offending the workers, we need wisdom and diplomacy.

- آرام نگه داشتن او مستلزم تدبیر بسیار خواهد بود.

- It will require a lot of tact to keep her calm.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تدبیر

ارجاع به لغت تدبیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تدبیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تدبیر

پیشنهاد بهبود معانی