با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

ترسیده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دچار ترس شده

فونتیک فارسی

tarside
صفت
afraid, fearful, intimidated, frightened, scared, gun-shy

- توله‌سگ ترسیده در گوشه‌ای واق‌واق کرد.

- The scared puppy whimpered in the corner.

- گربه‌ی ترسیده هنگام طوفان زیر تخت پنهان شد.

- The afraid cat hid under the bed during the storm.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ترسیده

ارجاع به لغت ترسیده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ترسیده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ترسیده

لغات نزدیک ترسیده

پیشنهاد بهبود معانی