با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

تروریست به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کسی که ترور می‌کند، عامل ترور

فونتیک فارسی

terorist
اسم صفت
terrorist

- یک گروه تروریست پسر او را دزدیدند.

- His son was abducted by a group of terrorists.

- گروه تروریست مسئولیت بمب‌گذاری در مسجد را به عهده گرفتند.

- The terrorist group claimed responsibility for the bombing at the mosque.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تروریست

ارجاع به لغت تروریست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تروریست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تروریست

لغات نزدیک تروریست

پیشنهاد بهبود معانی