با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    تشکیل دادن به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    معادل انگلیسی لغت:
    to form, to call (as a meeting), to organize
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد تشکیل دادن

    1. سازمان‌دادن، برگزار کردن
    2. به وجود آوردن، شکل‌دادن
    3. تاسیس کردن، برپا کردن، درست کردن

    ارجاع به لغت تشکیل دادن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «تشکیل دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تشکیل دادن

    لغات نزدیک تشکیل دادن

    پیشنهاد بهبود معانی