با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

تضعیف کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

ضعیف کردن، ناتوان کردن

فونتیک فارسی

taz'if kardan
فعل لازم
to weaken, to sap, to emasculate, to enfeeble, to attenuate, to devitalize, to debilitate, to enervate

- کمبود مهمات ارتش ما را تضعیف کرد

- a shortage of ammunitions weaken our armed forces
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تضعیف کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تضعیف کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تضعیف کردن

لغات نزدیک تضعیف کردن

پیشنهاد بهبود معانی