با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

تطبیق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مطابقت

فونتیک فارسی

tatbigh
اسم
comparison, comparing, collation, apposition, collating, juxtaposition

- ظرفیت بشر برای تغییر و تطبیق

- the human capacity for change and adaptation

- تطبیق نحوی

- syntactic comparison
سازگاری

فونتیک فارسی

tatbigh
اسم
conformation, conformity, adaptation

- تطبیق تکاملی

- evolutionary adaptation

- تطبیق گیاه با محیطش به او این امکان را داد که در شرایط دشوار رشد کند.

- The plant's adaptation to its environment allowed it to thrive in harsh conditions.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تطبیق

ارجاع به لغت تطبیق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تطبیق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تطبیق

لغات نزدیک تطبیق

پیشنهاد بهبود معانی