با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

تظاهرات به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

راهپیمایی اعتراض‌آمیز

فونتیک فارسی

tazaahoraat
اسم جمع
rally, demonstration, sit-in, group protest, march

- تظاهرات کارگران به خشونت انجامید.

- The workers' demonstration ended in violence.

- او در تظاهرات شرکت کرد.

- He took part in the demonstration.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تظاهرات

ارجاع به لغت تظاهرات

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تظاهرات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تظاهرات

لغات نزدیک تظاهرات

پیشنهاد بهبود معانی