با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

تعارف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خوش‌آمد گویی، اغراق در سپاسگزاری، اظهار حرف‌های خوشایند

فونتیک فارسی

ta'aarof
اسم
compliments, soft tongue, courtesies, formalities, ceremony, pleasantry, honeyed phrases, offering, representation, serving

- بی‌تعارف

- without formalities, casual, frank, frankly

- تعارف آمد و نیامد دارد.

- one could be taken up on one's offer

- انجام برخی تعارف‌ها روابط اجتماعی را آسان‌تر و خوشایندتر می‌کند

- the observance of some courtesies makes some social relations easier and pleasanter

- تعارف بی‌جا

- unnecessary ceremony, flummery

- تعارف دادن

- to give a present of gift to

- تعارف شاه عبدالعظیمی

- an insincere offer or invitation
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تعارف

ارجاع به لغت تعارف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تعارف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تعارف

لغات نزدیک تعارف

پیشنهاد بهبود معانی