امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تفتیش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

taftish
inspection

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
عامیانه shakedown
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تفتیش

  1. مترادف:
    بازجست بازرسی پرسش پی‌جویی تجسس تفحص جستجو سانسور کاوش وارسی
  1. مترادف:
    واپژوهیدن جستجو کردن کاویدن کاوش کردن بازرسی کردن تفحص کردن

ارجاع به لغت تفتیش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تفتیش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تفتیش

لغات نزدیک تفتیش

پیشنهاد بهبود معانی