امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تماشایی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

سزاوار تماشا، جالب، چشمگیر

فونتیک فارسی

tamaashaayi
صفت
scenic, spectacular, worth seeing, picturesque, interesting, must-see

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
عامیانه eyeful
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تماشایی

  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    خسته‌کننده
  1. مترادف:
    پرشور جالب زیبا
  1. مترادف:
    سرگرم‌کننده مشغول‌کننده
    متضاد:
    دیدنی

ارجاع به لغت تماشایی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تماشایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تماشایی

لغات نزدیک تماشایی

پیشنهاد بهبود معانی