امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تمرین به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مشق، ممارست

فونتیک فارسی

tamrin
اسم
practice, exercise, training, tryout, workout, drill, rehearsal

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- (سعدی) ... شب و روز تمرین و تکرار بود.

- ... there were drills and repetitions night and day.

- تمرین پیانو

- piano practice
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تمرین

  1. مترادف:
    تکرار مرور ممارست
  1. مترادف:
    مشق تکلیف
  1. مترادف:
    آشنا کردن عادت‌دادن ورزش
  1. مترادف:
    آزمایش
  1. مترادف:
    رزمایش مانور
  1. مترادف:
    ورزش کردن ورزیدن
  1. مترادف:
    نرم کردن

ارجاع به لغت تمرین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تمرین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تمرین

لغات نزدیک تمرین

پیشنهاد بهبود معانی