امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تومان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

یکای پول نیمه‌رسمی ایران برابر با ده ریال

فونتیک فارسی

toomaan
اسم
toman, tuman, tumman

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- دلارهایم را در بانک به تومان تبدیل کردم.

- I exchanged my dollars for tuman at the bank.

- ارزش تومان طی سال گذشته به‌طور پیوسته در حال کاهش بوده است.

- The value of the tuman has been steadily decreasing over the past year.

- طبق یادداشت‌های مأمور پلیس زیان وارده به اتومبیل ما حدود بیست هزار تومان بود.

- According to the policeman's notations, the damage to our car amounted to twenty thousand tumans.

- من پنج تومان به شما بدهکارم.

- I owe you five tumans.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تومان

  1. مترادف:
    تومن ده ریال ده‌قران ده هزار دینار
  1. مترادف:
    ده هزار سرباز (امیرتومان= ده هزار سرباز)

ارجاع به لغت تومان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تومان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تومان

لغات نزدیک تومان

پیشنهاد بهبود معانی