جراحت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

زخم، صدمه

فونتیک فارسی

jeraahat
اسم
wound, sore, ulcer, cut, injury, laceration, unceration

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

- فوت در اثر جراحت‌های وارده در تصادف اتومبیل

- death as a result of the injuries sustained in a car accident

- جراحتش عمیق است.

- his wound is deep

- جراحت را با یک شی لبه تیز وارد آورده بودند.

- The wound was inflicted with a sharp object.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جراحت

ارجاع به لغت جراحت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جراحت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جراحت

پیشنهاد بهبود معانی