با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    جشن به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    بزم، سور، شادی، ضیافت

    فونتیک فارسی

    jashn
    اسم
    celebration, festival, festivity, feast, reception, party, fiesta, fete, gala, function, anniversary, junketing, rejoicings

    - نوروز جشن ملی بزرگ ایران است.

    - Nowruz is the great national celebration of Iran.

    - آنان هفت روز و هفت شب جشن گرفتند.

    - They feasted for seven days and nights.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد جشن

    1. بزم، جشنواره، چراغانی، سور، شادی، ضیافت، عید، فستیوال، مهمانی

    ارجاع به لغت جشن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «جشن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جشن

    لغات نزدیک جشن

    پیشنهاد بهبود معانی