با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

جلف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خودنما، بی‌وقار

فونتیک فارسی

jelf
صفت
garish, bodacious, baroque, flashy, fussy, tawdry, undignified, frilly, lurid, sporty, meretricious, of loose morals, indecent, gaudy, frivolous, loud, risqué

- پیراهن جلف

- a risqué dress

- یک کراوات جلف زده بود.

- He was sporting a loud tie.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جلف

ارجاع به لغت جلف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جلف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جلف

پیشنهاد بهبود معانی