با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

جوجه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بچه‌ی پرنده، بچه‌ی ماکیان

فونتیک فارسی

jooje
اسم
جانورشناسی chicken, spring chicken, chick, biddy, pullet, poult, nestling, fledgling

- جوجه با نوک خود دانه بر می‌دارد.

- A chicken picks food with its bill.

- یک دسته جوجه جیک‌جیک‌کنان دنبال مادر خود می‌دویدند.

- A brood of chickens were peeping and running after their mother.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت جوجه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جوجه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جوجه

لغات نزدیک جوجه

پیشنهاد بهبود معانی