امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

حال به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

haal
[n.] condition, state, circumstance, natural disposition, ecstasy, [gram.] present tnse, [adv.] now, due

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حال

  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    روش شیوه طریقه
  1. مترادف:
    احوال اوقات حالت
  1. مترادف:
    وضعیت چگونگی کیفیت وضع
  1. مترادف:
    اکنون الحال
    متضاد:
    اینک حالا
  1. مترادف:
    حلول‌کننده جای‌گیرنده واردشونده

ارجاع به لغت حال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حال

لغات نزدیک حال

پیشنهاد بهبود معانی