با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

حبیب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

یار، دوست

فونتیک فارسی

habib
اسم صفت
friend, beloved, lover

- او حبیب من است

- he is my beloved

- شوهر حبیبم

- my beloved husband
نام مرد

فونتیک فارسی

habib
اسم خاص
masculine proper noun, Habib

- حبیب در جنگ آسیب جدی دیده بود

- Habib was seriously maimed in the war

- حبیب شبیه پدرش است

- Habib is like his father in looks
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حبیب

ارجاع به لغت حبیب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حبیب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حبیب

لغات نزدیک حبیب

پیشنهاد بهبود معانی