با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    حجاب به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    پرده، حائل

    فونتیک فارسی

    hejaab
    اسم
    curtain, cover

    - زیر حجاب تاریکی

    - under cover of the dark

    - حجاب شرم و عفت را دریده

    - He has torn the veil of shame and modesty
    چادر، چارقد، روسری

    فونتیک فارسی

    hejaab
    اسم
    scarf, veil

    - باحجاب

    - veiled, wearing head covering

    - بی‌حجاب

    - unveiled, not wearing head covering

    - مقررات وابسته به حجاب

    - the regulations having to do with the veil

    - کشف حجاب زنان

    - removal of women's veils, emancipation of women
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد حجاب

    1. برقع، پوشش، جلباب، چارقد، چارق، چاروق، روسری، روی‌بند، ستر، مقصوره، نقاب
    2. پرده، غشا
    3. حایل
    4. پرده‌داران، حاجیان، حاجب‌ها، دربانان

    ارجاع به لغت حجاب

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «حجاب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حجاب

    لغات نزدیک حجاب

    پیشنهاد بهبود معانی