با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

حرامزاده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فرزند نامشروع

فونتیک فارسی

haraamzaade
اسم صفت
illegitimate, bastard, fatherless, misbegotten, born out of wedlock

- حرامزاده! او را به گریه انداختی.

- You bastard! You've made her cry.

- حرامزاده‌ی خوش‌شانس

- lucky bastard
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حرامزاده

ارجاع به لغت حرامزاده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حرامزاده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حرامزاده

لغات نزدیک حرامزاده

پیشنهاد بهبود معانی