با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    حرفه ای به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    مربوط به حرفه

    فونتیک فارسی

    herfe'i
    occupational, vocational

    - اختلالات پوستی از بیماری‌های رایج حرفه‌ای بین کارگران کارخانه است.

    - Skin disorders are common occupational diseases among factory workers.

    - مخاطرات حرفه‌ای نویسنده بودن

    - occupational hazards of being a writer
    ماهر، بامهارت، کارکشته

    فونتیک فارسی

    herfe'i
    صفت
    professional, practiced

    - او بازیگری حرفه‌ای است.

    - She is a professional actress.

    - او ویژگی‌های حرفه‌ای بسیاری دارد.

    - She has many professional qualifications.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد حرفه ای

    1. پیشه‌ای، شغلی ≠ غیرحرفه‌ای
    2. کارکشته، کرده‌کار، ماهر

    ارجاع به لغت حرفه ای

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «حرفه ای» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حرفه ای

    لغات نزدیک حرفه ای

    پیشنهاد بهبود معانی