امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

حکم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

hakam
order, commandment, sentence, judgement, verdict, control

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
axiom, theorem
trump, whisk
arbitator
حقوق injunction
proposition
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حکم

  1. مترادف:
    امر توقیع دستور
    متضاد:
    نواهی
  1. مترادف:
    رای فتوا قضاوت داوری فرمان
  1. مترادف:
    فرمایش فرموده منشور
  1. مترادف:
    اندرزها پندها نصایح
  1. مترادف:
    حکمت‌ها
  1. مترادف:
    داور قاضی

ارجاع به لغت حکم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حکم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حکم

لغات نزدیک حکم

پیشنهاد بهبود معانی