امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

حکومت کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
to govern, to rule

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حکومت کردن

  1. مترادف:
    حکم‌راندن حکم‌روایی کردن فرمان راندن فرمان‌روایی کردن

ارجاع به لغت حکومت کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حکومت کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حکومت کردن

لغات نزدیک حکومت کردن

پیشنهاد بهبود معانی