با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

خانه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

منزل، مسکن، بیت

فونتیک فارسی

khaane
اسم
house, home, door, lodging, housing, place, rooms, alveola, tenement, domicile, residence, habitation, dwelling, menage, abode, hearth, nest, roof, habitation, alveole, alveolus

- در تعطیلی آخرهفته پیژامه می‌پوشد و در خانه لم می‌دهد.

- On weekends, he lolls about in pajamas at home.

- خانه در جای بلندی قرار داشت.

- The house stood on an elevated site.
جای قرارگیری چندضلعی‌ها

فونتیک فارسی

khaane
اسم
pigeonhole, box, cell, square

- خانه‌های صفحه‌ی شطرنج

- squares of chessboard

- خانه‌ی پازل

- Puzzle square
محل، جا

فونتیک فارسی

khaane
سازه‌ی پیوندی
house, place, -ry

- رخت‌شوی‌خانه

- laundry

- فاحشه‌خانه در خیابان ۳۷ام

- The whorehouse on 37th St
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خانه

ارجاع به لغت خانه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خانه

پیشنهاد بهبود معانی