با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

خدمتکار هتل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مستخدم هتل

فونتیک فارسی

khedmatkaare hotel
اسم
hotel maid, chambermaid

- خدمتکار هتل برایم حوله‌ی اضافی آورد.

- The hotel maid brought me some extra towels.

- خدمتکار هتل مهربان بود و با لبخند به مهمانان خوش‌آمد می‌گفت.

- The hotel maid was friendly and greeted guests with a smile.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت خدمتکار هتل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خدمتکار هتل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خدمتکار هتل

لغات نزدیک خدمتکار هتل

پیشنهاد بهبود معانی