با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

خراب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

kharaab
demolished, desolate, in bad repair, out of repair, impaired, decayed, spoiled, ruin, destruction
اسلحه
dud
عامیانه haywire, shot, kaput
foul
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خراب

ارجاع به لغت خراب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خراب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خراب

لغات نزدیک خراب

پیشنهاد بهبود معانی