با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    خرس به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    پستانداری گوشتخوار و پشم‌آلود

    فونتیک فارسی

    khers
    اسم
    جانورشناسی bear

    - خرس ماده

    - a she-bear

    - خرس خشمناک و گت و گنده‌ای بود.

    - It was an angry and cumbersome bear.

    - خرس در یک لحظه ماهی را گرفت و بلعید.

    - The bear caught and gobbled the fish in an instant.

    - خرس قطبی یک موجود عظیم مربوط به قطب شمال است.

    - The polar bear is a majestic creature of the Arctic.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد خرس

    1. دب
    2. لالی، گنگی، بی‌زبانی

    ارجاع به لغت خرس

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «خرس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خرس

    لغات نزدیک خرس

    پیشنهاد بهبود معانی