امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خروج به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

khorooj
going out, exit, egress, exodus, prolapse, prolapsus

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خروج

  1. مترادف:
    برون شد بیرون‌رفت برون‌رفت
    متضاد:
    دخول
  1. مترادف:
    سرکشی قیام طغیان عصیان
  1. مترادف:
    بیرون آمدن بیرون شدن خارج شدن در آمدن
  1. مترادف:
    طغیان کردن عصیان ورزیدن

ارجاع به لغت خروج

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خروج» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خروج

لغات نزدیک خروج

پیشنهاد بهبود معانی