امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خط کشیدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
to draw a line, to cross out

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خط کشیدن

  1. مترادف:
    قلم گرفتن خط خوردن خط زدن
  1. مترادف:
    حذف کردن محو کردن برطرف کردن
  1. مترادف:
    گذشتن صرف‌نظر کردن
  1. مترادف:
    رسم کردن (خط)

ارجاع به لغت خط کشیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خط کشیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خط کشیدن

لغات نزدیک خط کشیدن

پیشنهاد بهبود معانی