امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خطا کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
to make a mistake, to slip, to miss(a mark)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خطا کردن

  1. مترادف:
    اشتباه کردن سهو کردن غلط گفتن مرتکب خطا شدن
  1. مترادف:
    خبط کردن قصور ورزیدن
  1. مترادف:
    خلاف کردن

ارجاع به لغت خطا کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خطا کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خطا کردن

لغات نزدیک خطا کردن

پیشنهاد بهبود معانی