با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    خلاقیت به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    آفرینندگی

    فونتیک فارسی

    khallaaghiyyat
    اسم
    creative power, creativity, creativeness, invention, inventiveness, ingenuity, originality, fertility, fecundity, artifice, contrivance

    - میراث کلاسیک نشانگر خلاقیت سرشار یونانیان باستان است.

    - The classical legacy shows the abundant invention of the ancient Greeks.

    - رگه‌های خلاقیت او را قادر ساخت تا به راه‌حل‌های منحصر‌به‌فردی برای حل مشکلات دست پیدا کند.

    - Her vein of creativity enabled her to come up with unique solutions to problems.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد خلاقیت

    1. آفرینشگری، ابتکار، ابداع
    2. سازندگی

    ارجاع به لغت خلاقیت

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «خلاقیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خلاقیت

    لغات نزدیک خلاقیت

    پیشنهاد بهبود معانی